امیر همایون در نه ماهگی
عزیز دلم ٥ مرداد نه ماهه شدی. کارهایی که انجام میدیی خیلی بامزن. وقتی بیداری به تمام خونه ٤ دست و پا سر میزنی .......
و هرچی رو که ببینی دست میگری بهش و می ایستی. چند ثانیه ای هم میتونی تنهایی بایستی. وقتی دستات رو میگرم تا تاتی تاتی کنی خیلی خوشحال میشی و چشمهات برق میزنن انگار میدونی که بزودی میتونی راه بری. بابا ماما رو خیلی خوب میگی. عاشق جارو برقی هستی و وقتی خونه رو جارو میکشم بدون سر و صدا دنبالم میای. پشت جارو برقی برات خیلی جالبه و با دقت به جایی که سیم ازش در میاد نگاه میکنی. خیلی دوست داری بری توی دستشویی و حموم و اگه یک لحظه در باز باشه از فرصت استفاده میکنی و سریع چهار دست و پا میای تا بری اونجاها رو هم کشف کنی. وقتی علیرضا سر به سرت میذاره با نگاه کردن به من از دست علیرضا شکایت میکنی و وقتی بهت میگم "تو جونی" میری سراغ کارت.در ضمن هر چیزی رو هم که روی زمین میبینی سریع برمیداری و میذاری توی دهنت. از نشستن توی تاب هم خیلی لذت میبری.
وقتی با علیرضا با هم بازی میکنین و صداهای خنده هاتون تمام فضای خونه رو پر میکنه قلبم سرشار از شادی میشه و چقدر لذت می برم وقتی نگاهتون میکنم. دلبندانم از صمیم قلبم آرزو میکنم تمام لحظات زندگیتون شاد باشه.(نوشته شده در ١٥/٥/٩٠)